ثروت خوب است يا بد؟


 





 
امروزه، پول در جهان بسيار طرف‌دار دارد و تب پولدار شدن، افراد بسياري را به دام خود انداخته است. ‏
به دست آوردن ثروت، هدف افراد زيادي است، ولي بايد توجه داشت كه پول و ثروت به تنهايي باعث آرامش و خوشبختي و رضايت از زندگي نمي‌شود. گزارش‌هايي كه از كشورهاي پيشرفته جهان منتشر مي‌شود، گواه اين ادعاست. در اين كشورها، شاهد هستيم كه افسردگي درميان مردم شيوع يافته و آمار خودكشي‌ها نيز بالا رفته است. ‏
در بسياري از جوامعِ سرمايه‌داري، توجه به علوم، فقط با هدف ايجاد ثروت است و اگر علمي توجيه اقتصادي نداشته باشد، بي‌فايده تلقي مي‌شود. ‏
مال و ثروت اگر نردبان صعود به كمال گردد خوب است و اگر موجب دل‌بستگي انسان به دنيا و مانعي بر سر راه رشد و تعالي معنوي او باشد، ناپسند است. ‏
البته مال و ثروتي كه بدون رنج و زحمت و يك شبه بدست مي‌آيد، همان‌طور و بي‌دليل نيز ازدست مي‌رود؛ زيرا تلاشي در راه بدست آوردن آن نشده تا قدر و قيمت آن بر صاحبش معلوم باشد و درواقع، ثروتي باد آورده است كه تنها بر اثر رخدادي خاص يا مقدمه‌چيني‌هاي پنهاني يا آگاهي از وضعيت بازار و يا با استفاده از موقعيت‌هاي اجتماعي و سياسي ويژه فراهم مي‌آيد و اگرچه در ظاهر با قانون همخواني داشته باشد، برخلاف قانون و شرع است. ‏

رؤياي پولدار شدن ‏
 

چند دقيقه، چند ساعت، چند روز، چند ماه، يا چند سال، احساس رضايت از رسيدن به خواسته و رؤيايي كه امرزو در سَرِته همراهته؟ ‏
مدت اين رضايت و موندگاريش، عمق خواسته‌هاي مارو نشون مي‌ده. خواسته‌هاي عميق از افكار دقيق سرچشمه مي‌گيره. ‏
وقتي آرزويي داري كه بعد از برآورده شدنش، فقط مدت كوتاهي راضيت مي‌كنه، يعني خيلي سطحي به زندگي نگاه كردي و ارزش خودت و عمرت رو با يك رؤياي ارزون معامله كردي، عمري كه اون‌قدر گران‌قدره كه مي‌تونه آينده‌اي باشكوه رو رقم بزنه درگير رؤيايي زودگذر مي‌شه، مثل درگير حاشيه‌ها شدن و بي‌خيال اصل شدن. ‏
اصل، تويي و ارزش، وجودته. گاهي كه براي رفع يه نياز فرعي، يه نياز اصلي از يادمون مي‌ره، چي جايگزين پتانسيل اون همه پيشرفت و سعادت مي‌شه؟ ‏
يادمون باشه ارزش عمرمونو با ارزش رؤياهامون مقايسه كنيم و معامله‌اي نكنيم كه بازنده باشيم. دقيق‌تر نگاه كنيم تا دقيق‌تر انتخاب كنيم. ‏
يه چيز ديگه توي اين معامله بايد يادمون بمونه و اون اينه كه رؤياهامون رو با معيارهاي ديگران انتخاب نكنيم، يا حتي دنبال رؤياهايي نباشيم كه ديگران رو راضي مي‌كنه. ‏
كم نيستن آدمايي كه براي اثبات خودشون، رؤياهاشون رو طوري انتخاب مي‌كنن كه ديگران تأييدشون كنن. ‏
كسي‌كه براي اثبات خودش، به تأييد ديگران نيازمنده هيچ‌وقت راضي نمي‌شه؛ چون نمي‌شه نظر ديگران مثل هم باشه. ‏
بايد ببينيم و بسنجيم براي بدست آوردن رؤياهامون، چه چيزهايي رو بايد ازدست بديم. شايد چيزايي كه الآن داريم، رؤياهاي دست نيافتني ديگران باشن. بايد ديد روي چه چيزايي بايد پا گذاشت. نكنه با يه انتخاب سطحي و يه تصميم مقطعي، بدست آوردن زندگي گذشتمون برامون رؤيا بشه. نكنه انتخاب‌هايي كنيم و تصميم‌هايي بگيريم كه حاصلش، حسرت ازدست دادن روزهايي باشه كه روزي زود سپري شدنشون رو آرزو مي‌كرديم. و البته يادمون باشه از حركت‌هاي«ميليمتري»براي هدف‌ها و رؤياهاي«كيلومتري»دريغ نكنيم و تو بازي زندگي نقش«بارزي»داشته باشيم. ‏
منبع:نشريه گلبرگ- ش117 ‏.